دستگاه گوارش اسب
فصل 7
دستگاه گوارش
مبحث کامل تغذیه اسب از حوصله چنین کتابی خارج است. در اینجا در مورد مباحثی که اسب د راثر مدیریت ضعیف دچار مشکل فیزیکی میشود، بحث شده است که یکی از این موارد خفگی در اثر انسداد حاد مری است. البته همیشه هم این مسائل در اثر بی توجهی ایجاد نمیشود. چون مواردی هم هست که حتی اگر تغذیه با بهترین کیفیت و با فواصل زمانی منظم صورت گیرند، باز هم اسب ممکن است دچار عملکرد ناهنجار لوله گوارش گردد. زیرا یک اسب سالم و قوی با وضعیت بدنی خوب هم، بطور کامل در نبود آب و وضعیت دهیدراتاسیون خیلی زودتر از شرایط کمبود غذا و گرسنگی میمیرد. اسب در طبیعت نشخوار میکند و با کمی جویدن به کمک دندانهای آسیا، گونه و سایر دندان ها، غذا را به طرف مری میبلعد. در هنگام جویدن، بزاق با غذا مخلوط میشود و این غذا به معده میرسد. در قسمت ورودی معده یک اسفنکتر محکم وجود دارد که از برگشتن غذا از معده به دهان اسب بجز در مواردی غیر معمول جلوگیری به عمل میآورد. عمل گوارش غذا در معده و روده کوچک و بزرگ انجام میشود. میلیونها باکتری در روده بزرگ اسب زندگی میکنند که با جذب ماده خوراکی ساده یا که از مواد فیبری و سلولزی غذای اسب تهیه میکنند، به اسب کمک کرده و فایده میرسانند. مواد غیر قابل هضم به همراه مواد زائد بدن به صورت مدفوع از بدن خارج میشوند که این شکل نرمال مواد دفعی است که در حالتهای بیماری میتواند سفت تر یا شل تر شود. البته در حین چرا تمام انواع باکتریها وارد لوله گوارش میشوند ولی اینکه چرا تنها تعداد کمی از آنها موجب ایجاد عفونت میشوند، بستگی به سیستم دفاعی بسیار خوب و کارآمد اسب دارد. محتویات معده بسیار اسیدی است و این اسیدیته، بسیاری از باکتریها را میکشد. علاوه بر آن باکتریهای همزیست با دستگاه گوارش حیوان باکتریهای تازه وارد را از بین میبرند.
انسداد حاد مری
در اسبی که دچار انسداد شده است، منظور گیر کردن چیزی در دهان و گلونیست، چون این موانع در اثر سرفه برطرف میشوند. کلمه انسداد به معنی مسدود شدن مری است که به واسطه عوامل مختلف ایجاد میشود. از جمله این عوامل اشیاء بزرگی هستند که اسب اشتباهاً قورت میدهد ولی اندازه شان آنقدر بزرگ است که از مری و حلق نمیگذرد. هویج و سیب زمینی بیشترین عوامل اینگونه انسدادند. از طرف دیگر ممکن است این انسداد به دلیل بازگشتن شئی قورت داده شده باشد که نتوانسته از مری پایین تر برود و بطرف بالا برگشته است. این حالت بدین دلیل رخ میدهد که هر جسمی را که اسب قورت میدهد با مقدار بسیار زیادی بزاق مخلوط میشود و این بزاق جذب آن جسم شده و بدین ترتیب حجم جسم بیشتر میشود. قند خشک و چغندر قند یکی از شایع ترین عوامل اینگونه انسداد است. اسبی که دچار انسداد شده است بطور مشهودی فرسوده و ضعیف میشود. او هنگام ایستادن سر خود را به پایین آویزان میکند، درک این وضعیت به تیزهوشی نیاز دارد. واضحترین علامت این عارضه این است که آب دهان اسب به دلیل پایین نرفتن از مری، به مقدار زیادی، از دهان جاری میشود. اسب ممکن است کنار آبشخور و آخور خود بایستد ولی به نظر میرسد که قادر به قورت دادن هیچ چیز حتی مایعات هم نیست. حضور بزاق در حلق که در پشت دهان قرار دارد، میتواند موجب صدا دار شدن تنفس گردد که به راحتی با مشکل تنفسی اشتباه گرفته میشود. اگ راین عارضه به موقع تشخیص داده نشود اسب بزاق را به درون نای و ریههای خود میکشد.
عملکرد درمانی
سریعاً دامپزشک را خبر کنید. اسب را تا جایی که ممکن است آرام نگه داری و سر او را به طرف پایین خم کنید تا خطر رفتن بزاق به ریهها کاهش یابد و ترشح از جلو خارج شود دیواره مری نازک است و اگر شما جسم سفت را در آنجا حس کردید ممکن است بتوانید آن را با ماساژ دادن آرام ناحیه حرکت دهید. با تزریق یک آرامبخش و با یک شل کننده ملایم عضلات میتوان عضلات دیواره مری را ریلکس نمود تا عامل انسداد جابجا و آزاد شود. موانع کوچک جامد را میتوان به قسمت پایین مری حرکت داد ولی در این حالت خطر جراحت برداشتن دیواره مری وجود دارد و این کار را هیچ گاه برای اجسام خارجی بزرگ انجام نمیدهند. مواد غذایی نظیر هویج توسط آنزیمهای گوارشی بزاق تا حدی هضم میشوند ولی در عین حال تا 24 ساعت باید از حیوان مراقبت کامل به عمل آورد. چغندر قند را میتوان توسط لوله معده که متناوباً مقادیر کمی آب به داخل معده پمپ میکند و مخلوط متشکل از آب و چغندر قند را بیرون میکشد خارج نمود. این کار به آهستگی و دشواری انجام میشود. میتوان با خرد کردن مواد تغذیهای از بروز اکثر انسدادها پیشگیری نمود. مواد جامد بزرگ نظیر هویج را یا باید بطور کامل داد تا اسب مجبور به جویدن آن بطور کامل باشد و یا باید آنقدر به قطعات کوچکی بریده تا ایجاد مشکل نکند. همیشه چغندر قند باید بطور کامل خیسانده شود تا جایی که دیگر قادر به جذب آب بیشتری نباشد. این بدین معناست که حداقل 12 ساعت باید خیسانده شود و قبل از خوراندن به اسب از خیس بودن آن مطمئن شوید، دقت کنید که اگر خیسی آن به چشم نیاید نمیتوانید نسبت به سهل الهضم بودن آن مطمئن باشید همچنین دقت کامل به عمل آورید که اسب هیچ گونه دسترسی به دیگر چغندرها و یا انبار آنها و چغندرهای خشک نداشته باشد. اگر احیاناً تغذیه اسبتان را به شخص دیگری میسپارید، مطمئن شوید که او از این خطرات آگاه است. زیرا بسیاری از موارد انسداد توسط چغندر قند از آنجا حاصل میشود که شخص دیگری بجای اسبدار این کار را انجام میدهد و چنین مسائلی را نادیده گرفته است. به همین دلیل برخی افراد بر این عقیدهاند که چغندر قند غذایی خطرناک برای اسبان است. اما این مسئله به خودی خود خطرناک نیست. بلکه مسئله خطر آفرین سهل انگاری مردم و کوتاه کردن زمان خیساندن چغندرها است. اما این را بدانید که این ماده یک ماده غذایی بسیار با ارزشی است.
مشکلات دندانی
ساختمان گونه، دندانهای آسیا و دندانهای جلویی اسب با سطح ساییده شیبدار، بیانگر گرایش این ساختمان به تشکیل زوایای تیز در روی دندان است. این نقاط تیز موجب تخریب قسمت داخلی گونهها و زبان میشوند که سبب ناراحتی اسب در طول غذا خوردن گردد. پس اسبی با دندانهای آسیای تیز، کمتر مبادرت به خوردن غذا کرده بخصوص که نیاز به جویدن بیشتری هم دارد. این اسب هنگام سواری دادن هم دچار مشکل است، زیرا دهنهای که به او میزنند پوست گونههایش را به سمت زوایای تیز آسیاهای بالا فشار داده و به همین دلیل این اسب همانند اسبان دیگر پاسخی به دهنهای که به او زده اند، نمیدهد. میزان درک اسبدار از این مسئله بستگی به بینش دقیق و داشتن اطلاعاتی راجع به گذشته اسبش دارد.
عملکرد درمانی
حداقل یکبار در سال باید دندانهای تمام اسبها کنترل شود. برای بررسی این مسئله، زبان اسبتان را با یک دست محکم به یک طرف دهان و بیرون نگه دارید. با این کار او نمیتواند دهانش را کامل ببندد و با دست دیگرتان دندانهای طرف دیگر را لمس کنید. شما ابداً با این متد نمیتوانید دندانهای آسیاب عقبی و سطوح داخلی آنها را حس کنید. برای آزمایش دقیق آنها احتیاج به آرواره گیر است که آروارههای اسب را باز نگه داشته و مانع بستن دهان میشود و با آسودگیمیتوانید دندانها را امتحان کنید. هرگونه نقطه تیز یا خار مانندی را باید توسط سوهان بسایید. این کار به هیچ عنوان نباید صدمهای به اسب بزند.
انباشتگی چرک در سینوس پیشانی
تجمع چرک در سینوس پیشانی که به آن اِمپا هم میگویند اغلب به دلیل عفونتی است که از طریق یکی از دندانهای آسیا وارد یکی از سینوسهای سر یا صورت میشود. ریشه برخی از این دندانها تا سینوس میرسد و عفونت اطراف سطح دندان به خودی خود و یا از طریق تخریب کانال ریشه به سینوس وارد میشود. علائم شامل تورم استخوان سینوس و ترشح چرکی از یکی از سوراخهای بینی است. هنگامیکه ترشح از یک سوراخ بینی است همیشه باید بجای شک کردن به عفونت سیستم تنفسی، به مشکل سینوسی مشکوک شد. با عکس رادیولوژی میتوان ریشه تخریب شده دندان فاسد را شناخت و احتمالاً به شدت چرک درون حفره سینوسی هم پی برد.
عملکرد درمانی
تنها راه حل این مسئله، کشیدن دندان به کمک بیهوشی است. بدین ترتیب کانون عفونت خارج میگردد و با شستشوی مکرر سینوس با آب گرم از طریق سوراخی که با کشیدن دندان ایجاد شده به همراه درمان آنتی بیوتیکی، این عارضه درمان میگردد. درمان آنتی بیوتیکی به تنهایی و بدون کشیدگی دندان هرگز به درمان دائمی عارضه منجر نمیگردد.
تجمع مواد در دستگاه گوارش (ایمپکشن)
تجمع مواد در واقع انسداد یا گرفتگی در قسمتهایی از دستگاه گوارش است که به دلائل مختلفی ایجاد میشوند. شاید بتوان گفت که این شایع ترین عوامل ایجاد کننده این عارضه، ناتوانی اسب در هضم غذاهای فیبری، بخصوص در ناحیه کولون است. این مواد در قوس لگنی روده بزرگ یعنی محلی که قطر کولون تا 50 درصد کاهش مییابد و انحنای 180 درجه پیدا میکند، تجمع مییابند. از دیگر عوامل ایجاد کننده تراکم مواد دفعی میتوان از کرمهای نواری در اسبهای بالغ و یا آسکاریدها در اسبهای جوان نام برد. تخریبی که کرمها در ناحیه فراخ روده ایجاد میکنند، موجب مختل شدن حرکات رودهای و در نتیجه تجمع مواد دفعی در آن ناحیه میگردد. تغذیه از چراگاههای با کیفیت پایین غذایی هم میتواند موجب این وضعیت شود زیرا اسب در آنجا مقادیر زیادی از خاک و گل و لای را هنگام تغذیه میخورد که به نوبه خود موجب ایجاد تراکم در روده کور میگردد. در اسبی که به این عارضه مبتلا است بیشترین چیزی که توجه انسان را جلب میکند، رنجور و ناتوان بودن حیوان است. این اسب به نظر خیلی معموم و اندوهگین میرسد و اغلب به یک طرف لم داده و دراز میکشد. او ممکن است به گونهای دراز بکشد که شما حتی به سختی تنفس کردنش را ببینید و برای ایستادن روی پاهایش بسیار بی میل است. در ابتدای این قضیه اسب تا مدتی هم دفع مدفوع دارد ولی به تدریج با تجمع مواد دفعی در پشت محل انسداد، دیگر دفعی صورت نیم گیرد. معاینه رکتال اسب توسط دامپزشک میتواند نشان دهنده شدت وخامت عارضه باشد و میتوان از این طریق مدفوع تجمع یافته را تخلیه کرد. اسب مبتلا به عارضه تراکم مواد دفعی، بسیار کم غذا میخورد و با پیشرفت تراکم و عدم تشخیص به موقع، به تدریج بر مسمومیتش افزوده میگردد. از علائم این مسمومیت میتوان به قرمزی و پر خون شدن غشاءهای مخاطی اطراف چشمها اشاره کرد. این عارضه در صورت عدم تشخیص در نهایت به مرگ اسب منجر میشود.
عملکرد درمانی
بدون شکل برخی از این موارد ایمپکشن بسیار زود گذرند. یعنی محتویات رودهای موقتاً در روده هستند و بعد خارج میشوند. پس اگر شک دارید که اسبتان مبتلا به تراکم مواد دفعی شده باید پوره گرمی که از سبوب تهیه میشود به او بدهید و ساعتی منتظر بمانید تا علائم بهبود ظاهر شود. اگر این کار اثر بخش نبود باید دامپزشک را خبر کنید. درمان روتین شامل خوراندن حجم زیادی ملین به حیوان است همچون خوراندن پارافین مایع که توسط لوله معدی تجویز میگردد. شما هیچ وقت مبادرت به خوراندن داروی ملین به اسب نکنید، زیرا خطر رفتن این مایع به نای و از آنجا به ریهها بیار زیاد است. درمان باید چند روزی تکرار شود تا این مواد انباشته شده به تدریج و به اندازه کافی نرم شود و خارج گردد. در طول این زمان باید داروی ضد درد به اسب داد. شما باید از مؤثر بودن داروی ضد درد اطمینان داشته باشید زیرا برخی از این داروها بر روی این نوع درد بی تأثیرند. داروی فلونیکسن در این زمینه مؤثر است ولی خطر این مسئله هم هست که با عملکرد این دارو متوجه وخیم تر شدن وضعیت اسب نشوید. در موارد وخیم باید توسط جراحی، مواد تجمع یافته را خارج نمود. بهترین راه برای پیشگیری از تجمع مواد دفعی عدم تغییر ناگهانی رژیم غذایی اسب است. باکتریهای همزیست در روده بزرگ حیوان، برای سازش و تطبیق با ترکیب غذایی جدید نیاز به چند روز وقت دارند. یک تغییر ناگهانی نظیر ساکن کردن اسب در اصطبل یا تغییر نوع جو، منجر به مختل شدن هضم و متوقف گشتن آن میشود.
تورم تیغکهای سم اسب یا لامینیت
ما این عراضه را بجای دسته بندی کردن در بیماریهای اندام حرکتی در بیماریهای گوارشی جای داده ایم. زیرا بروز آن از نوع تغذیه اسب ناشی میشود. لامینیت حاد در اثر تجمع زیاد کربوهیداتها در معده ایجاد میگردد، به عنوان مثال در اثر پرخوری در طی زمانی که معده مبادرت بهچیره شدن بر این مازاد کربوئیدات دارد، سطوح بالایی از هیستامین ایجاد میشود. این ماده بر روی قسمتهای مختلفی از بدن تأثیر میگذارد که بیشترین ضرر آن متوجه پا است. هیستامین، جریان خون عروق خونی لامیناهای حساس مابین سم و بند آخر انگشت را کاهش میدهد. در این حالت بیشتر خونی که از طریق سرخرگهای پا به پایین پمپ میشود، بدون رفتن به تمام قسمتهای پا در اطراف بخلق تجمع مییابد. خونی که در پا جمع میشود نمیتواند اکسیژن کافی برساند و بافتها شروع به تخریب میکنند و بخصوص به دنبال آن لامینای حساس تخریب میشود و دیگر استخوان بند آخر انگشت را در مقابل و موازات دیواره سم نگاه نمیدارد. این امر تا وقتی که نوک استخوان از طریق کف سم به پایین فشار وارد سازد به استخوان اجازه چرخش میدهد. لامینیت در واقع لنگش هر 4 دست و پا است و از این حیث منحصر بفرد میباشد. اما هر 4 دست و پا به یک درجه درگیر نیستند. چون اندامهای حرکتی قدامی اغلب نسبت به اندامهای حرکتی خلفی متحمل وزن بیشتر اسب هستند، پس درد آنها بیشتر است. این اسب با گامهای کوتاه قدم بر میدارد و طرز گام برداشتنش به حالت خای است و چون نمیداند که بیشتر وزنش را به کدام پا بیندازد پس طرز گام برداشتنش مانند گربهای است که روی یک سقف نازک و داغ راه میرود. در موارد حاد اسب تمایل به راه رفتن ندارد و به حالت ایستاده وزن خود را روی پاشنههایش میاندازد و قسمت پشت و جلوی بدنش را به آهستگی جهت جابجایی وزن، جابجا میکند.
معاینه پای اسب در این حالت مشکل است زیرا اسب قادر به تحمل وزن خود روی 3 اندام حرکتی دیگرش نیست. گاهی پای اسب گرم است ولی همیشه اینگونه نیست. این گرما آنطور که گمان میرود در اثر افزایش جریان خون به سمت پا نیست. این گرما بخاطر آن است که خون خیلی آهسته در آنجا جریان مییابد و بدین شکل مدت بیشتری زمان دارد تا حرارت خود را منتقل کند. درست مانند آن است که هرچه مدت زمان بیشتری دست خود را روی رادیاتور نگه دارید آن را داغ تر حسمیکنید. به دلیل مختل شدن جریان خون در انتهای جعبه سم، ممکن است یک نبض قوی به دلیل جریان شدید سرخرگی و سیاهرگی در 3/1 خلقی احساس شود. به دنبال لامینیت ممکن است تغییرات مزمنی ایجاد گردد. با عکس رادیولوژی میتوان مشاهده کرد که آیا استخوان بند آخر انگشت شروع به چرخش کرده یا خیر. لامینای حساس شده ممکن است آنقدر تخریب شود که دیگر اتصال سم به استخوان بند آخر انگشت از بین برود و اصطلاحاً کنده شود. تکرار حملات لامینیت موجب میشود محل اتصال پوست به قسمت بالایی سم که لایه شاخی را تغذیه میکند حلقوی شود و عملکردش مختل گردد.
عملکرد درمانی
در حملات ملایم لامینیت، به منظور کمک به طبیعی شدن فشار خون که بهترین راه برای نرمال شدن جریان خون در پا است، از داروهای ضد درد نظیر فنیل بوتازون و استیل پرومازین استفاده میشود. ارزش غذایی رژیم غذایی باید به سرعت کاهش داده شود، پس برخی غذاها را به منظور سرعت بخشیدن به عبور کربوئیدراتها از روده تجویز میکنند. اسب در این مدت باید در اصطبلش در حال استراحت باشد. در بسیاری موارد رشد بیش از حد سم نقش مهمی در جریان خون تأخیری و افزایش نیرویی که دیواره سم را از استخوان جدا میکند دارد. پس باید سم در اسرع وقت اصلاح گردد. در برخی موارد بخش بزرگی از دیواره جلویی سم را به منظور حفظ مشکل طبیعی سم میتراشند و برای جبران هرگونه چرخشی در بند آخر انگشت زاویه پا را تغییر میدهند. نعلبندی با نعل مناسب قلبی شکل، حفاظت بسیار خوبی از بند آخر انگشت از طریق جسم قورباغهای به عمل میآورد. در مورد تأثیر کمپرس سرد بر روی پای گرم اسب مبتلا به لامینیت جای تردید وجود دارد. اما پاشیدن آب سرد توسط شلنگ به پای اسب و یا ایستادن او در یک جریان آب، تأثیر خوبی برای روی جریان خون میگذارد. شواهدی دال بر آنند که داروهایی نظیر ایزوکسوپرین و کلن بوترول جریان خون را در پا افزایش داده و وضعیت را بهبود میبخشد.
مسمومیت
توضیح انواع مسمومیتها و علائمشان در اسب از حوصله این کتاب خارج است. ولی دو نوع گیاه سمی شایع وجود دارد که تمام اسبدارها باید آنها را بشناسند. تشخیص درخت سرخدار (TREEYEW) که درخت فراوانی هم نیست بسیار مهم است زیرا بسیار سمی است. علامت مسمومیت با این درخت در واقع مرگ است. اسبانی که حتی مقدار کمی از برگهای این درخت را میخورند بلافاصله میمیرند. مرگ حیوان آنقدر سریع اتفاق میافتد که حتی ممکن است مقداری از برگها هنوز در دهان اسب باشند. از این رو هیچ درمانی برای آن وجود ندارد و اسبدار نمیتواند هیچ کاری بکند بجز آنکه مطمئن شود که اسبش هیچ گونه دسترسی به درخت سرخدار ندارد. مسمومیت با گیاه زلف پیر (REGWORT) فرایند بسیار کندی دارد زیرا آلکالوئید سمی ایجاد کننده مسمومیت در واقع یک سم مرکب است. اسب مسموم ممکن است در طول هفتهها یا ماهها وزن خود را از دست بدهد. اگر اسب در طول مدت زمان کوتاهی مقدار زیادی از این گیاه بخورد دچار بیماری حاد میشود و به دور خود تلوتلو میخورد و دچار خواب آلودگی و عدم هوشیاری از اطرافش میگردد. در این هنگام او به دلیل عدم هوشیاری ممکن است به هر کسی که نزدیکش است صدمه بزند یا او را له کند. نهایتاً این اسب به کُما رفته و بعد میمیرد.
تمام قسمتهای گیاه سرخدار سمیاند. حتی وجود یک گیاه به صورت خشک در لابلای علوفه هم سمی است. شما نباید متکی به این باشید که اسبتان به دلیل مزه تلخ آن آن را نمیخورد، زیرا ممکن است به واسطه اینکه در آن مقطع زمانی از سال، برگهای این گیاه سبزتر از بقیه برگهاست، اسب مبادرت به خوردن آن نماید. پس باید حتماً آنها را پیدا کرده و بیرون بکشید. سمپاشی متناوب گیاه میتواند آن را از بین ببرد. در این حالت تا هنگامیکه تمام گیاهان مرده را از چراگاه پاک نکرده اید مطلقاً نگذارید اسبتان در آنجا چرا کند. با دست بیرون کشیدن این گیاهان روش مناسبی برای کنترل یک پادوک کوچک است، زیرا با این کار ریشه یا گل گیاه از خاک خارج میشود. از مزارع حاوی سرخدار هیچ گاه نباید برای کشت علوفه استفاده نمود. کار زیادی برای اسب مبتلا نمیتوان انجام داد، علی الخوصص هنگامیکه آزمایش خون بیانگر تخریب قابل توجه کبد است. تزریق وریدی محلول گلوکز در موار خفیف میتواند مؤثر باشد، اما در اغلب اوقات معدوم کردن اسب به روش انسانی تنها راه کمک به اوست.
دفع نشدن مِکونیوم
دفع نشدن مکونیوم وضعیتی است که در کرههای بسیار جوان در طول دو سه روز اول زندگیشان رخ میدهد. مکونیوم مدفوعی است که در بدن کره هنگامیکه در رحم مادر است تشکیل میشود، که رنگ آن نارنجی روشن یا سبز تیره است و طول این ماده 12 الی 18 اینچ میباشد. اگر کره نتواند خیلی زود پس از به دنیا آمدن، مکونیوم را دفع کند این ماده فشرده و سفت میگردد. سپس کره مسموم میشود و دیگر شیر نمیخورد. دمای بدنش بالا میرود. این کره اغلب میایستد و برای دفع آن تقلا میکند که این کوشش او برای دفع مکونیوم بی حاصل است. اگر به موقع متوجه این حالت نشوند کره از بین میرود. کره اسبهای نر بیشتر مستعد به احتباس مکونیوم هستند تا مادهها و این بخاطر آناتومی لگن خاصره شان است.
عملکرد دمانی
تمام کرهها را باید به دقت از نظر دفع مکونیوم زیر نظر داشت و مطمئن شد که دفع مدفوعشان طبیعی است. دقت کنید که کره به اندازه کافی از آغوز مادیان در طی 6 الی 8 ساعت اول زندگی بخورد زیرا این ماده یک ملین خوب برای کره است. تمام کرههایی که در طول دو سه روز اول زندگی شیر نمینوشند را باید از نظر دفع مکونیوم معاینه کرد. ممکن است کرهها مکونیوم را دفع کنند ولی پس از آن دچار تجمع مواد دفعی شوند. پرورش دهندگان اسب باید در این هنگام برای رفع این وضعیت از شیاف رکتوم انسانی استفاده کنند. اگر این کار در طی یک ساعت اول جواب نداد، باید دامپزشک را بلافاصله خبر کرد زیرا زمان در مورد کرهها نقش بسیار حیاتی دارد.
کولیک اِسپاسمودیک
کولیک در واقع درد ناحیه شکم است که ممکن است به دلائل مختلفی ایجاد شود. اسب ممکن است در حالت ایستاده به ناحیه پهلو و تهیگاه خود نگاه کند. ممکن است با لگد به پهلوی خود بزند. اگر درد شدید باشد ممکن است خودش را به درون توجه به چیزی یا کسی که به سمتش میرود به زمین بغلتاند. اسبان مبتلا به دل درد ممکن است به طور فراوان و در نقاط خاصی در سطح بدنشان عرق کنند. در کولیک اسپاسمود یک اسب به مدت نیم ساعت الی یک ساعت درد میکشد ولی بعد درد فروکش میکند و پس از مدت کوتاهی دوباره باز میگردد. دل درد میتواند به دلائل مختلفی ایجاد میشود. اسبدارها باید به این مسئله آگاه باشند که دل درد نوع حاد به دلیل پیچ خوردن روده ایجاد میشود. در اینجا منظور از پیچ خوردن روده، آن پیچ خوردگی واقعی که به ندرت اتفاق میافتد، نیست اغلب دل دردهای اسپاسمودیک به واسطه اختلال در حرکات اتوماتیک طبیعی روده است. تغییر در رژیم غذایی روتین و یا حتی برخی عواملی که موجب ناراحتی اسب میشود، میتواند عامل ایجاد این عارضه باشد. پژوهشگران آمریکایی بر این عقیدهاند که 80 درصد کولیکها به واسطه کرمها است. لارو مهاجر کرم، مسیر عروق خونی تغذیه کننده روده را تخریب میکند، نکروز شدن و یا مرگ بافت دیاره روده موجب درد میشود. شاید اغلب دردهای حاد به واسطه جابجایی بخشیاز روده از مکان طبیعی خود در داخل شکم باشد. حلقههای رودهای میتوانند در میان روده یا دیوارههایی که از دیگر بخشها محافظت میکند گیر بیفتند. در چنین مواردی درد بسیار حاد و به صورت مداوم است. در قدیم میگفتند که اگر به اسب مبتلا به دل درد اجازه غلطیدن بدهید ممکن است روده اش پیچ بخورد و مشکل را حادتر کند و کشنده تر نماید ولی در عمل چیزی مبنی بر این قضیه ثابت نشده است. تمام شواهد بیانگر این امر هستند که شروع دل درد همیشه با یک مشکل فیزیکی همراه است. و این درد تاثیرات شدت یافته این تغییر فیزیکی است که موجب تغییر ناگهانی در وضعیت اسب میگردد.
عملکرد درمانی
قبل از هر چیز اسبدار باید بداند که دل درد اسبش حاد و کشنده است یا خیر، این امر کار نستاً آسانی است. اگر اسب درجه حرارت بالای 4/39 داشت باید بدانید که میزان درد جدی و وخیم است. اگر ضربان قلب او بیش از 60 ضربه در دقیقه باشد باز هم بیانگر وضعیت حاد است، بخصوص هنگامی که ضربان نامنظم باشد. و بالاخره مسئله قابل توجه تر آنکه اگر زمان دوباره پر شدن مویرگها (CRT) بیش از 4 ثانیه باشد، بیانگر وضعیت خیلی جدی است. طرز انجام این آزمایش بدین صوتر است که انگشت خود را روی ناحیه دیواره صورتی لثهها فشار دهید و بعد بردارید آن نقطه بی رنگ و سفید میشود و پس از مدت زمانی که به آن مدت زمان پر شدن مجدد مویرگ میگویند دوباره لثه به رنگ صورتی بر میگردد. اگر نتیجه این آزمایشات مثبت بود، بلافاصله با دامپزشک جراح خود تماس بگیرید. و آنچه را که متوجه شده اید برایش بازگو کنید. بسیاری از دارندگان اسب در چنین مواردی اسبشان را به امید بهبودی، یک ساعت قدم میبرند. این یک عمل بی حاصل است که فقط اسب را خسته خواهد کرد و تمام قوایی را که نیاز دارد از او میگیرید، همانطور که گفته شد اگر اسب بغلطد خطری متوجه اش نمیشود پس هیچ نیازی به قدم بردن اسب یا متوقف کردن او برای انجام کاری وجود ندارد. علاوه بر آن اسب اغلب خودش را روی زمین میغلطاند، اما در مواردی که بیرون از اصطبل است این کار خطرناک است زیرا اسب ممکن است آنقدر شدید و خشن این کار را انجام دهد که استخوان دست و پایش را بشکند. با عمل غلطیدن و بدون قدم بردن است که درد کنترل میشود.
برخی اسبدارها مایعاتی برای رفع دل درد اسبشان از فروشندگان لوازم اسب تهیه میکنند که به نظر من مصرف آنها بی نهایت خطرناک است، زیرا شانس عبور مایع از مری و یا نای حیوان 50 درصد است. این مسئله در مورد اسبهایی که از شدت درد ناشی از کولیک میترسند، بیشتر مصداق دارد و امکان ورود مایع به نای وجود دارد. اگر هم به مری برود، کمیت این مایع و داروی عبوری در قیاس با سایز لوله معدی- رودهای اسب بسیار ناچیز است. ولی اگر همین عمل را دامپزشک جراح توسط لوله معدهای به اسب مبتلا به کولیک بدهد، حجم مایعی که وارد مری میشود بجای 10 یا صدها میلی لیتر، به چندین لیتر میرسد. هنگامیکه اسب مبتلا به کولیک را در اصطبلش درمان میکنید مطمئن شوید که زیر او ضخیم و خشک است. سعی کنید اسب را مجبور به خوردن پوره سبوس گرم کنید. اگر تمام این کارها را کردید و باز هم حیوان بیش از نیم ساعت درد میکشید و یا اگر پس از مدتی درد برگشت و یا اگر شدت کولیک زیاد بود، بلافاصله به جراح دامپزشک خبر دهید. تعداد زیادی داروی مسکن برای کنترل کولیک وجود داردف ولی بهتر است اجازه دهید که انقباضات وریکس شدن حرکات رودهای به وضعیت طبیعی خود درآید. گاهی خطر آن وجود دارد که پس از درمان درد، پیچ خوردگیها و جابجاییهای فیزیکی جدی بجا مانده باشد. اگر پس از 8 الی 12 ساعت بعد از قطع دارو متوجه شدید که اسب معالجه نشده است، امکان وخیم تر شدن وضعیت اسب زیاد است. برای تشخیص و تأیید چنین دل دردی نیاز به یک جراحی وسیع است. جراحی بهترین و موفق ترین راه برای تشخیص به موقع درد است. این کار باید قبل از آنکه خیلی دیر شود صورت گیرد. میزان موفقیت این جراحی، بیش از 50 تا 70 درصد است. در بسیاری از اسبهایی که قبلاً با درد و عذاب شدید میمردند، الان با جراحی نجات مییابند. کنترل مؤثر کرمهای گوارشی بهترین پیشگیری علیه کولیک است. بیش از 80 درصد موارد کولیک در اثر کرمهای انگلی میباشد. تغذیه منظم اسب با جیره غذایی ثابت نیز مؤثر است، بخصوص هنگامیکه دندانهای اسب بطور منظم سوهان زده شود.
کرمهای انگلی
تعداید از کرمهای معدهای و رودهای میتوانند انگل اسبها شوند. شیوه زندگی آنها متفاوت است و به طرق مختلف اسب را تحت تأثیر قرار میدهند و توسط داروهای مختلف از بین میروند. راههای متفاوتی برای آزمایش اسب از نظر وجود انگل وجود دارد. آسکاریدها کرمهایی هستند که اسبهای جوان را آلوده میکنند و اسبهای بالغ نسبت به آنها مقاومند. متأسفانه تاکنون هیچ کس نتوانسته با این وضعیت مقابله نماید و واکسنی تجاری بر علیه آنها تولدی کند. معروف ترین عضو این خانواده از کرمها که برای اسبها بیماری زا است، پاراساکاریس اکوئوروم (Parascaris equorum) است. کرمهای بالغ و بزرگ با تعداد زیاد میتوانند بطور فیزیکی مجرای رودهای کرمها را مسدود کنند. در نظر گرفتن این نکته مهم است زیرا هنگام درمان با کشته شدن این کرمها مسیر گوارشی موقتاً مسدود میشود و اسب دچار دل درد میگردد. کرمهای بالغ تخم هایشان را آزاد میکنند و از طریق مدفوع اسب این تخمها در چراگاه رها میشوند. پوشش تخمهای آسکاریدها بسیار ضخیم است و به همین علت میتوانند مدت یک سال یا گایه بیشتر در چراگاه دوام آورند.
این همان راهی است که علیرغم مقاومت اسب، تخم از یک کره به اسبان دیگر منتقل میشود. اسب با چریدن، تخمی که تبدیل به لارو شده است را میخورد که این لارو بلافاصله به کرم بالغ تبدیل نمیشود، و در ابتدا در سراسر بدن مهاجرت میکند، آنها در کبد و ریه مهاجرت کرده و سپس به معده و روده رفته و بالغ میشوند و قادرند تخمهای بیشتری بگذارند کرمها در خلال مهاجرت از ریهها ایجاد علائمی نظیر ناراحتیهای تنفسی میکنند که به سرماخوردگی تابستانی (SAUMMER COLD) معروف است. در اسبهای جوان افزایش درجه حرارت و ترشح بینی دیده میشود و تعداد دفعات تنفس افزایش مییابد.
از دیگر کرمهایی که اسبان جوان را تهدید میکنند استرونژ یا ئیدسوستری (Strongyloides weterii) است. اینها چرخه زندگی کوتاهی دارند که از تخمک گذاری شروع میشود و به تجمعی از کرمهای بالغ ختم میگردد.
گروه دیگری از کرمها که اسبان بالغ را تهدید میکنند استرونژیلوس و ولگاریس (Strongylus vulgaris) میباشد. که به نام کرمهای بزرگ قرمز نیز معروفند. این کرمها نه تنها موجب تخریب دیواره رودهای میشوند، بلکه کرمهای بالغ مقدار زیادی خون میمکند که موجب قرمز شدن رنگشان میشود. خطر اصلی ابتلا به این گروه، در واقع به واسطه تغذیه خود کرم نیست، بلکه به واسطه خود اسب است. به بیان دقیق تر لارو نابالغ هنگام مهاجرت موجب تخریب فیزیکی میشود اینها به داخل شریانهای کوچک دیواره روده نقب میزنند و بر خلاف جریان شنا میکنند تا آنکه به نقطهای میرسند که عروق خونی به انحنای رودهای منشعب میگردند. مانند مرکز چرخ دوچرخه لارو در آنجا به مدت 4 ماه باقی میماند و در این مدت سبب تخریب دیوارههای عروق خونی میشود که با این عمل مجرای عروق خونی را قطعه قطعه کرده و یا مجرا را به طول کامل توسط لخته خون یا ترومبوز مسدود مینماید. هنگامیکه دوره بلوغ، کامل شد، لارو به دیواره روده باز میگردد و همانند کرمهای بالغ وارد مجرای روده میشود. حال شما متوجه خواهید شد که چرا این کرمها ایجاد دل درد میکنند. کاهش جریان خون در انحنای روده موجب کمبود اکسیژن یا فقدان اکسیژن در ناحیه میشود که همین امر ایجاد درد میکند. استرونژیلوس کوچک مشکل بیشتری ایجاد میکند زیرا مقاومت به بنزیمیدازول در آنها شایع است، کرمها موجب تخریب محلی در دیواره روده میگردند. بخصوص اگر تعداد لاروها در مجرای روده در یک مقطع زمانی زیاد باشد. در اینجا هدف این نیست که به جزئیات و گونههای مختلف کرمهایی که ممکن است در اسب وجود داشته باشند، پرداخته شود ولی دو نوع دیگر هست که باید مورد توجه قرار گیرند. اُکسیوریس اکوئی (Oxyuris equi) یا کرمهای سنجاقی که این کرمها همانند موارد قبل در تمام بدن اسب زندگی نمیکنند بلکه کرمهای بالغ در ناحیه مقعد حیوان زندگی میکنند و میتوانند موجب تحریک و ناراحتی اسب شوند. اسبی که ناحیه دم خود را میساید همیشه مبتلا به سویت ایچ نیست. بلکه امکان دارد که مبتلا به کرم سنجاقی باشد. یکی دیگر از عوامل مشکل ساز در اسب لارو مگس است که به گاستروفیلوس معروف میباشد. این مورد اصلاً کرم نیست بلکه مگس است. مگس تخمهایش را در ناحیه پاها روی پوست اسب میگذارد. این تخمهای کِرِم رنگ، بخصوص در ماههای تابستان به موهای اسب میچسبد. هنگامی که تخمها سرباز میکنند، لاروها به درون پوست نفوذ میکنند و به معده اسب مهاجرت نموده و در آنجا تبدیل به لارو مگس میشوند. تعداد زیادی از آنها موجب ایجاد زخم در دیواره معده میگردند و در بهار سال بعد چرخه زندگی آنها ادامه مییابد و به مگس بالغ تبدیل میشوند. پس لارو، تنها در ماههای زمستان ایجاد مشکل داخلی میکند و مگسهای بالغ هم با تخمگذاری در پوست موجب مزاحمتهایی برای اسب میشوند.
عملرد درمانی
برنامه کنترل جداگانه انواع انگلها عملی نیست. شما باید توازنی بین دارو و زمان اعمال کنید و عامل مزاحم را از چراگاه اسبتان حذف نمایید. اسبهایی که 24 ساعت روز در اصطبل بسر میبرند در 365 روز سال با هیچ کرم جدیدی روبرونمیشوند. در مورد این اسبها با یکبار از بین بردن کرم زنده نیاز به اقدامی دیگر نیست. چون منشا، همه آلودگیهای کرمی از چریدن است پس نظارت بر آن را میتوان از پادوکها شروع کرد. اگر در زمینی به مدت حداقل 2 سال چرائی توسط اسب صورت نگرفته باشد، تنها تعداد انگشت شماری کرم در آن باقی میماند که این رقم قابل چشم پوشی است. برای از بین بردن تخم کرمها هیچ ماده شیمیایی وجود ندارد که بتوان آن را روی چراگاه پاشید. چنگک کشی زمین موجب خرد شدن قطعات مدفوع میشود و روی تخمها باز میشود و بدین صورت تخمها سریع تر خشک شده و از بین میروند. جمع کردن مدفوعها مؤثرترین راه کنترل کرمها است. به شرطی که به تعداد کافی کارگر برای پاکسازی تمام منطقه چرا در دسترس داشته باشید. مژثرترین شکل پاکسازی انجام هر روز این کار است اگر مابین جمع آوریها فاصله زمانی طولانی بیفتد، لارو کرم از تخم خارج میشود و قبل از آنکه آنها را جمع کنید از مدفوع خارج میشوند. اکثر لاروها حرکت میکنند و در ناحیهای روی علفها گسترش مییابند و با خوردن این علفها دوباره به بدن حیوان باز میگردند. با کوتاه کردن علف ها، میتوان تعداد لاروهایی که در انتظار بلعیده شدن میباشند را کم کرد اما باز هم تعدادی لارو در پادوک باقی میماند. چریدن جانداران دیگر نظیر گوسفند و گاو نه تنها به پاک شدن ناحیه کمک میکند بلکه لاروها را هم از بین میبرد زیرا با عبور از معده حیوان میمیرند. تمام مالکان دلگرمیشان به کنترل کرم توسط کرم کشها و داروهای ضد کرم است. دانستن این نکته مهم است که در بسیاری موارد این کرمها بالغ نیستند که مشکلات حاد ایجاد کنند. اصلی ترین هدف کرم کشها کاهش تعداد تخمهایی است که در چراگاه رها شده اند، و با این کار خطر آلودگی بعدی کاهش مییابد. بهترین موقع برای مصرف دُز بعدی دارو، قبل از تخمگذاری کرمهای بالغ جدید است. در مورد اکثر کرمها این فاصله حدود 6 الی 8 هفته است. داروی ایورمکتین که برای اسبهای بالغ تجویز میشود، لارو کرمهای نابالغ را هنگام مهاجرت در بدن میکُشد و بدین ترتیب فاصله زمانی مصرف دارو کم کم طولانی تر میشود. سالی دوبار کرم زدائی حدود ماههای چرای تابستان، تأثیر کمی بر کرمها دارد. به عنوان مثال در مورد لارو استرونژیلوس و ولگاریس، بالغ شدن کرم 6 ماه بعد از اخرین چرا در چراگاه به طول میانجامد و اکثر داروها بر روی لارو این کرمها بی تأثیرند مگر آنکه لاروها بالغ شوند. پاسخی که باقی میماند این است که از چه داروی ضد کرمی باید استفاده کنیم، تعداد انتخابهای شما آنچنان که فکر میکنید زیاد نیست بیش از نیمی از داروهای در دسترس از یک خانواده شیمیاییاند. در انتخای نام شیمیایی همگی این داروها پسوند (ندازول NDAZOL) وجود دارد. این داروها مزایا و معایب خاص خود را دارند و کرمهایی که به یکی از داروهای این خانواده مقاوم شوند، اغلب به دیگر داروهای این خانواده هم مقاومند، و تعویض دارو با دارویی از همان خانواده کار بی نتیجهای است. اگر دارویی استفاده میکنید که تاکنون هرگز مقاومتی نسبت به آن دیده نشده است (که دو داروی پیرانتل و ایورمکتین در این گروه قرار دارند) دیگر نیازی به تغییر دادن آن به منظور جلوگیری از مقاوم شدن وجود ندارد. شما ممکن است به دلایل دیگری بخواهید دارو را عوض کنید. به عنوان مثال پیرانتل درد و دوز قادر به کشتن کرمهای نواری است. اما ایورمکتین این طور نیست و ایورمکتین در عوض، لاروهای نابالغ را میکشد که پیرانتل این طور نیست و این دو، دو کارکرد متفاوت دارند. به هر شکل تعویض دارو ایده خوبی نیست. اگر شما نگران مفاوم شدن کرمها به دارو هستید، بهتر است که از یک دارو برای چندین بار کرم کشی استفاده نمایید و بعد آن را تغییر دهید. با این کار وقتی دوباره نوبت به داروی اولی میرسد هیچ مقاومتی نسبت به دارو در حیوان به وجود نیامده است. مبارزه با انگلهای کرمی به 3 طریق صورت میگیرد یک راه آن خوراندن دارو به همراه غذا است که کار راحتی هم هست اما به سختی میتوان از کامل بودن دز مصرفی اطمینان پیدا کرد. حتی با خوراندن دارو در طول یک روز هم ممکن است دز مصرفی به غلظت کافی خود نرسد. راه دیگر در مورد اسبهایی که با هم در چراگاه چرا میکند استفاده میشود. در این راه داروی ضد کرم را به صورت خمیر به حیوان میخورانند. راه دیگر پاشیدن دارو توسط سرنگ بر روی زبان اسب است که البته این روش به دلیل الزام به تهیه سرنگ کمی پر هزینه است. در برخی نقاط دنیا اسبدارها قادر به انجام این کار نیستند و مجبورند دامپزشک را خبر کنند و دامپزشک با عبور لولهای از راه مری به معده اسب، دارو را به صورت مایع به معده حیوان پمپ میکنند. چون کرم واقعی هیچگاه در مدفوع به چشم دیده نمیشود. پس اطمینان یافتن از تأثیر درمان کار مشکلی است. البته راههایی برای کنترل مسئله هست. با آزمایش میکروسکوپی نمونه مدفوع، تعداد تخمهای کرم موجود در مدفوع شمارش میگردند. با این شمارش میتوان بطور تقریبی تخمین زد که چه تعداد کرم بالغ موجود است.
در مورد استرونژیلوس و ولگاریس تا 6 ماه پس از ورود کرمها به بدن حیوان نمیتوان از شر آنها خلاص شد آزمایش خون میتواند حضور کرم را چه بالغ و چه نابالغ نشان دهد، زیرا پاسخ ایمنی بدن اسب به صورت ایجاد پروتئینهایی در خون است که نشان دهنده حضور کرم میباشد. با این تشخیص نمیتوان به تعداد کرمهای موجود پی برد ولی به عنوان یک تشخیص اولیه میتوان روی آن حساب کرد.
دندان گرگی (WOLF TEETH)
دندان گرگی یک دندان پیش آسیای کوچک است که در برخی از اسبها دیده میشود. وجود این دندان در آرواره بالا شایع تر بوده و کنار اولین دندان آسیای معمولی است. آنها را نباید با دندان نیش یا دندان نیشی که در نریانها مابین دندان پیشین و آسیاها در میآید اشتباه گرفت. دندان گرگی فقط در لثه جای میگیرد و فاقد هرگونه ریشهای در آرواره است. و به همین دلیل در اثر فشار دهنه ایجادمیشود. میزان آزردگی اسبها از این مسئله متفاوت است. برخی اسبها از وجود آن در عذابند و در برخی هیچ آزاری ندارد.
عملکرد درمانی
اگر اسب متحمل کار زیاد با دهنه است، نظیر تمرینات درساژ، و یا اگر به هر شکل یاین دندان به واسطه دهنه آزرده میگردد، باید آن را کشید. این کار سادهای است که در هنگام هوشیاری اسب هم میتوان آن را انجام داد و درد بسیار کمی دارد.