دستگاه گردش خون اسب
فصل 4
دستگاه گردش خون
دستگاه گردش خون یکی از معجزات حیات است. خون با پمپاژ قلب به تمام بدن اسب جریان مییابد و این عمل اکسیژن و غذای مورد نیاز را به همه جای بدن میبرد. قلب از چهار خانه تشکیل شده است که هر یک از آنها به تنهایی و بدون ارتباط با دیگری عمل پمپاژ را انجام میدهند. خون در برگشت با میزان اکسیژن بسیار کمی به دهلیز راست میرود. و قبل از عبور از ریهها و دریافت اکسیژن بطن راست پمپ میشود. سپس خون به دهلیز چپ باز میگردد و دهلیز چپ آن را به بطن چپ پمپاژ میکند و از آنجا خون به گردش عمومی وارد میشود. این دو پمپاژی که در دو طرف قلب صورت میگیرد نقش بسیار مهمی دارند، زیرا قلب را قادر میسازند تا خون برگشتی به قلب را از خون خارج شده از قلب تفکیک سازد. پس بدین صورت اگر اختلالی در سیستم پدید آید. خود قلب آن را جبران خواهد کرد. اگر دهلیز عمل پمپاژ را به درستی انجام ندهد، بطن برای جبران این کمبود متسع و گشاد میشود تا هیچ فشار اضافیای به دهلیز معیوب وارد نگردد. همانطور که میدانیم رگهایی که خون غنی از اکسیژن را حمل میکنند، سرخرگ نامیده میشوند و رگهایی که خون حاوی دی اکسید کربن را به قلب باز میگردانند، سیاهرگ نامیده میشوند. در دیواره سرخرگها عضلاتی وجود دارد که به پمپاژ خون کمک میکنند. هنگامی که اسب دچار جراحت و خونریزی میشود بسیاری از مردم فکر میکنند که یک شریان بریده شده است. این تفکر صرفاً به این علت است که عروق خونی ضربان دارند و موجب فوران شدید خون از زخممیشوند. ولی این را بدانید که اگر سرخرگی صدمه ببیند، خون سرخرگی به علت فشار فوق العاده زیاد، به ارتفاع 1 فوت و یا بیشتر به هوا میپرد و اگر یک سرخرگ اصلی بریده شود، خون به چندین فیت آن طرف تر از اصطبل فوران میزند. علت بریدگی هرچه که باشد فشار دادن محل بریده شده بهترین اقدام است. برای این کار بهتر است یک پد پنبهای یا یک بانداژ را محکم روی زخم گرفت. اگر بتوانید فشار خوبی را برای مدت زمان کافی روی رگ بریده شده بیاورید، خونریزی اغلب متوقف میگردد. خون ظاهراً قرمز است ولی حقیقتاً متشکل از چندین رنگ میباشد. خون در واقع از سه بخش تشکیل شده است. 1- گلبول قرمز که به تعداد 7 میلیون در هر لیتر خون است. 2- گلبولهای سفید که به تعداد 7 هزار در هر میلی لیتر خون است. 3- پلاسما که مایعی کاهی رنگ میباشد. نقش گلبولهای قرمز انتقال اکسیژن از محلهای غنی از اکسیژن نظیر ریهها به بافتها و تعویض آن با دی اکسید کربن و برگرداندن آن به ریهها و در آنجا تعویض مجدد با اکسیژن است. گلبولهای سفید انواع مختلفی دارند. نقش آنها اساساً مقابله با عفونت است. چرک در حقیقت مخلوطی از گلبولهای سفید مرده و سلولهای باکتری است. گلبولهای سفید نه تنها باکتریها و مواد بیگانه را به دام میاندازند، بلکه برای جنگیدن با آنها تولید آنتی بادی هم مینمایند. نقش پلاسما نقل و انتقال مواد غذایی به تمام قسمتهای بدن است و از آنجا مواد زائد سمی را میگیرد و در ادامه آنها را دفع میکند. وجود آنزیمها در پلاسما حائز اهمیت است. این آنزیمها از بافتهای مختلفی آزاد میشوند. با رویت مقادیر بالایی از این مواد شیمیایی در پلاسما میتوان بافت تخریب شده را شناسایی کرد. آب موجود در پلاسما، توازن تمام بدن را حفظ میکند. به عنوان مثال اگر میزان آب بدن خیلی پایین رود به همان میزان غلظت خون افزایش مییابد و خون دیگر نمیتواند به راحتی جریان یابد و به دنبال آن اختلالات گردشی ایجاد میشود.
توجه: هر آزمایشگاهی محدوده نرمال خود را دارد که ممکن است با اعداد ذکر شده در جدول بالا متفاوت باشد.
کم خونی یا آنمی
آنمی عارضهای است که در اثر کمبود هموگلوبین در خون ایجاد میشود. رنگ قرمز خون به واسطه رنگدانه هموگلوبین است که نقش حمل کننده اکسیژن در گردش عمومی خون را نیز دارد. هموگلوبین در درون گلبولهای قرمز خون است که مشابه آن میو گلوبین موجود در عضله میباشد. کمبود هموگلوبین موجب کمبود اکسیژن در بافتها میگردد. و با این پیشامد تمام سیستمهای بدن تحت تأثیر قرار گرفتند و آنطور که شایسته است، عمل نمیکنند. اسب مبتلا به آنمی خموده، کسل و بی حس است و در طول تمرینات خیلی سریع خسته میشود و از نفس میافتد. آنمی میتواند به دنبال یک جراحت و با از دست دادن سلولهای خونی ایجاد شود و یا ممکن است به واسطه بیماریهای مزمن خونی عارض گردد. در آنمی ممکن است تعداد گلبولهای قرمز اسب، طبیعی باشد ولی گلبول قرمز دستخوش کاهش مقدار هموگلبین باشد. یکی از دلائل این امر کمبود آهن در رژیم غذایی است است که عمده ترین عامل کم خونی در انسان نیز هست. کمبود آهن در اسب شایع نیست. زیرا اسب به طرق مختلف آهن مورد نیاز خود را از طریق چریدن دریافت میکند. ما نمیتوانیم فقط براساس رنگ پریدگی دیوارههای موکوسی چشمها یا دهان اسب بگوئیم که حیوان کم خون است. سطوح هموگلوبین میتواند قبل از آنکه تغییر رنگ در این بافتها ایجاد شود، بسیار پایین آمده باشد. ولی با آزمایش خون نه تنها تعداد گلبولهای قرمز، بلکه میزان هموگلوبین موجود در هر سلول را میتوان اندازه گیری نمود.
عملکرد درمانی
اگر تعداد گلبولهای قرمز پایین باشد و هیچ دلیل مشخصی برای از دست رفتن خون اسب رویت نشود، اسب ممکن است نقصی در تولید گلبولهای قرمز داشته باشد. کمبود اسید فولیک شایع ترین عامل این مسئله در اسبهای اصطبل است. با تجویز اسید فولیک به مقدار 500 میلی گرم در روز، تولید گلبولهای قرمز به وضعیت طبیعی باز میگردد. ورود سلولهای ساخته شده جدید به خون، حداقل 30 روز زمان میبرد. مکملهای آهن و ویتامین به تنهایی نقش تولید کنندگی گلبول قرمز ندارند. و علاوه بر اینها باید آیورمکتین به اسب خوراند تا اگر لارو کرمی در بدن اوست از بین رود. زیرا کرمها خود سبب از دست رفتن خون حیوان میشوند.
دهیدراسیون
دهیدراسیون وضعیتی است که در آن بدن به میزان بسیار خطرناکی مایعاتش را از دست داده است، به حدی که دیگر نمیتواند کمبود آن را جبران کند. بطور کامل بدن حاوی 60 درصد آب است یونهای مختلفی مانند سدیم، کلسیم، کلرید، ... با غلظت حیاتی در این مایع حل شدهاند. دهیدراسیون وضعیت بسیار وخیمی است. زیرا روی سطوح الکترولیتهای در دسترس حیوان تأثیر میگذارد. هنگامیکه دهیدراسیون به حد خطرناکی رسید، اگر پوست گردن و شانه اسب را نیشگون بگیریم، تعداد زیادی چروک بر میدارد. اگر اسب بیش از 5 درصد خون خود را به صورت مایعات از دست بدهد، این چینها و چروکها پس از رها کردن نیشگون باقی میمانند. دهیدراسیون ممکن است هنگام تعریق و از طریق از دست دادن آب و الکترولیتها صورت گیرد. این عمل در فعالیتهای شدید میتواند پاسخی به گرمای هوا و یا پاسخی به نیاز بدن به خنک شدن از طریق عرق باشد. اسهال هم همچنین میتواند موجب دهیدراسیون شود و این دهیدراسیون عامل اصلی مرگ در بیماریهای ایجاد کننده اسهال نظیر سالمونلوزیس است.
عملکرد درمانی
در این عارضه آب و الکترولیتهای از دست رفته باید جایگزین شوند. اگر شما فقط آب به اسب بنوشانید، این آب بلافاصله دفع میشود، زیرا در گردش خون الکترولیتهای محلول کافی برای نگه داشتن آن وجود ندارد. به همین ترتیب خوراندن الکترولیت به تنهایی هم بی تأثیر است چون در کنار آن مایعات هم باید به اندازه کافی به اسب داد. مخلوطهای الکترولیتی آماده در بازار وجود دارند که هنگام استفاده آن را در آب حل میکنند. اینها پودرهای خوب و مؤثری هستند و اگر اسبتان آب زیادی در اثر تعریق از دست میدهد، میتوانید آن را به طور دستی به او بخورانید. یکی از راههای سریع درمان، حل کردن 2 قاشق غذاخوری پودر در 5 لیتر آب و خوراندن آن به اسب هر یک ساعت یک بار است.
تورم گرههای لنفاوی
در واقع بعد از سرخرگها و سیاهرگها سیستم لنفاوی سومین جزء گردش خون است. این سیستم به موازات عروق خونی عمل میکند با این تفاوت که در آن بجای خون، مایع بافتی جریان دارد که وارد گردش خون عمومی میشود. عروق لنفاوی به قدری نازک و کوچکند که به آسانی قابل رویت نمیباشند. فشار مایع درون عروق لنفی انقدر کم است که ما به زحمت آن را تشخیص میدهیم. اگر عروق لنفاوی در اثر بدام افتادن عوامل عفونی در غدد لنفاوی مجاور مسدود گردند، این فشار برای ما قابل لمس میگردد. در این حالت ما قادر به دیدن و حسن کردن زنجیره لنفاتیکی زیر پوست خواهیم بود. ادم در اثر فشار مایعی است که از دیوارههای لنفاتیک به بافتهای بدن تراوش میشود، بدین صورت ناحیهای که لنفاتیکهایش فعال شده اند، باد کرده و متورم میشود. در این بیمار اگر با انگشت فشار محکمی روی ناحیه متورم بیاوریم و بعد انگشت را برداریم، آن ناحیه فرو رفته باقی میماند. به این عارضه لنفاتیکهایش فعال شده اند، باد کرده و متورم میشود. در این بیمار اگر با انگشت فشار محکمی روی ناحیه متورم بیاوریم و بعد انگشت را برداریم، آن ناحیه فرو رفته باقی میماند. به این عارضه لنفانژیتیس گوییم. بیشترین نواحی بدن که دچار لنفانژیتیس میگردند پایین پاها علی الخصوص پاهای عقبی است. بیماری صبح دوشنبه یک فرم اختصاصی از لنفانژتیس است که پاهای عقب اسبها پس از یک روز استراحت و تغذیه، بسیار متورم میگردد. ادم موجب سفت شدن پاها میشود و اسب نم یتواند به راحتی تحرک نماید و همین امر موجب تجمع مقدار بیشتری مایع در ناحیه میشود.
عملکرد درمانی
تا حد امکان باید به اسب تمرینات سبک و آرام داد تا دوباره گردش عمومی برقرار شود. کمپرس سرد از تجمع مایعات بیشتر جلوگیری میکند و هرگونه التهابی را در گرههای لنفاوی کاهش میدهد. داروهای دیورتیک موجب جمع آوری آب اضافی و دفع آن به صورت ادرار میگردند و بدین صورت به کاهش ادم کمک میکنند.
مِرمِر قلبی و آریتمی
در حالت استراحت، قلب اسب حدود 40 ضربه در دقیقه دارد که اگر به ریتم منظم آن گوش دهیم حداقل دو صدا میشنویم (لوب. دوب) در حقیقت در قلب 4 صدا وجود دارد که در برخی اسبها هر 4 صدا شنیده می شود. با شنیدن این صداها نباید فکر کنیم که قلب دچار مرمر قلبی شده. در مرمر قلبی بین دو صدای اصلی قلب صداهای دیگری هم به گوش میرسد. مرمر قلبی به دلیل آشفتگی جریان خون ایجاد میشود. این آشفتگی میتواند در اثر نقص فیزیکی باشد. مثل وجود دریچههای ناقص قلب در اسب و یا میتواند در اثر نقص خونی و یا نقص در جریان خون باشد. به عنوان مثال اسبهای مبتلا به آنمی ممکن است دچار مرمر قلبی شوند که این هیچ ارتباطی به کارکرد بد قلب ندارد و با مرتفع شدن آنمی، مرمر قلبی هم از بین میرود. ریتم نامنظم قلب که به آریتمی هم معروف است، به دلیل هدایت اشتباه ضربات قلب است که انقباضات حفرههای قلب را کنترل میکند. شاید بتوان گفت که اکثر آریتمیها ناشی از ضربان نامنظم دهلیز است به این شکل که حفرههای بالایی قلب که همان دهلیزها هستند، به تکرار و با سرعت زیادی که متناسب با ضربان قلب نیست منقبض میشوند. متأسفانه اسبی که مبتلا به چنین عارضهای است نسبت به ورزشهای سخت، بسیار کم تحمل است. هر کسیمیتواند ضربان قلب را با لمس کردن قوس سرخرگی ناحیه انتهایی زیر آرواره حس کند. علاوه بر آن میتوان مستقیماً توسط استتوسکوپ (گوشی مخصوص شنیدن صدای قلب) به صدای ضربان قلب گوش کرد. با این کار میتوان اطلاعاتی هم راجع به جریان خون کسب کرد. گوش انسان حساسیت لازم برای شنیدن ریتمهای نامحسوس وضعیف را ندارد. برای این کار از اسکترو کاردیوگرام (ECG) استفاده میشود. الکتروکاردیوگرام دستگاهی برای ثبت جریان قلبی است که با آن از طریق اتصال الکترودهایی به بدن ضربات الکتریکی قلب را رسم میکنند. توسط ECG میتوان به خفیف ترین تغییر ریتم قلب پی برد. دستگاه دیگری که با آن میتوان کار درونی قلب را سنجید، اسکنراولتراسونداست. کار این دستگاه مشابه سونوگرافی است که با آن موقعیت بارداری خانمهای باردار را تخمین میزنند.
عملکرد درمانی
هنگامی قلب در هنگام استراحت دچار بی نظمی است و این حالت به محض شروع تمرین از بین میرود نیاز به هیچ توجهی نیست. ولی هنگامیکه بی قاعدگی در استراحت وجود ندارد و به محض شروع تمرین عارض میشود حائز اهمیت است. در سالهای اخیر، متخصصان دامپزشک، دیگر نسبت به بی قاعدگیهای قلب توجه خاصی نشان نمیدهند و بر این عقیدهاند که نباید اسب را به دلیل بی قاعدگی قلب محکوم نمود و تحرک را از او گرفت. مگر آنکه این بی نظمی منجر به بروز تأثیرات بدی نظیر کاهش تحمل اسب نسبت به تمرینات شود. اسبهایی که مشکلات قلبی دارند متأسفانه هنگام تمرین همانند انسانها دچار افت نیرو و ایست قلبی میشوند. اغلب مشکلاتی قلبی خود به خود محدود میشوند ولی اسب در این مورد قادر به جبران اکسیژن مورد نیازش نیست.